Enterprise Social Network
در عصر اجتماعی و با
مشارکت بیش از نیمی از جمعیت اینترنتی در شبکههای اجتماعی، سازمانها به تاثیر
ابتکارات و نوآوری اجتماعی در کسب و کار اذعان نموده، و طیف گستردهای از صنایع،
به طور فزایندهای پیادهسازی شبکههای اجتماعی سازمانی جهت حفظ مزیت رقابتی خود
را در پیش گرفته اند. همانطور که استفاده از ابزارهای سازمانی اجتماعی منحنی بلوغ
را بالا برده، استراتژیهای شبکه اجتماعی سازمانی، فرصت کسب و کار جهت تبدیل راهکارها به یک مدل ارتباطی شفافتر را ارائه مینماید.
الیسون و بوید، سه مشخصه
کلیدی در تعریف خود از شبکه اجتماعی بیان
می نمایند.
سایت شبکه اجتماعی، پلت فرمهای ارتباطی شبکهای بوده که در آن مشارکت
کنندگان:
1. پروفایل های منحصر به فرد قابل شناسایی داشته و
از محتوای تامین شده توسط خود کاربر، توسط کاربران دیگر و یا سیستم ارائه داده
تشکیل شده است.
2. می توانند ارتباطات عمومی با سایر کاربران و
قابلیت مشاهده وپیمایش توسط دیگران را داشته باشند.
3. می تواند مصرف، تولید و یا تعامل با جریانهای
محتوای تولید شده توسط کاربران از طریق ارتباطات خود در سایت را داشته باشند.
این ویژگی های فنی به تعاملات موجود در این سایتها
شکل منسجم داده و در رابطه با اهداف کاربر، برداشت، و دیگر عوامل اجتماعی و ارائه
مبنایی برای درک این ابزار در چارچوب سازمان، کمک مینماید.
شبکه اجتماعی
سازمانی، به طور فزاینده در حال گسترش در
سازمانهای بزرگ و کوچک هستند. تواناییهای
بالقوه این شبکهها جهت حمایت از شیوههای به اشتراکگذاری دانش در سازمان از دو
جنبه قابل بحث میباشد: اول، اینکه ما از کار قبلی و با استفاده از مفاهیم کارایی جمعی و کارایی برای
سازماندهی به مطالعه
رسانههای اجتماعی پرداخته و بر طبق این نظریه، شبکههای اجتماعی سازمانی
به اشتراکگذاری دانش در
سازمانها کمک مینمایند. دوم اینکه شبکه اجتماعی سازمانی، طریقه نوین تسهیم دانش
از طریق در نظر گرفتن پویایی سرمایه اجتماعی، حمایت از روابط و تعاملات، تغییرات
محتوایی و تعاملات شبکهای را فراهم کرده است(الیسون و همکاران).