دیدگاه تکسونومیک
دانش انباشت تجمعی
اطلاعات و مهارتهای مکتسبه از آن اطلاعات، توسط دریافت کننده(اطلاعات) محسوب میشود.
دانش متشکل از حقایق، باورها، دیدگاهها، مفاهیم، قضاوتها و انتظارات بوده و برای
اهدافی همچون دریافت اطلاعات، تشخیص و شناسایی، تجزیه و تحلیل، تعبیر و تفسیر،
ارزشیابی، ترکیب و تصمیمگیری، برنامهریزی، اجرا، نظارت و انطباق به کار میرود.
به تعبیری روشنتر، دانش را میتوان حداقل به دلیل حضور یا عدم حضور این سه عامل
متمایز از داده و اطلاعات دانست: زمینه، معنا و عمل. این بدان معنا
نیست که افزودن مقداری معنا به اطلاعات بطور طبیعی آن را به دانش تبدیل میکند
بلکه بدان معنا است که دانش از طریق عمل ساخته میشود. از تجزیه و تحلیل، درک و به خاطر سپردن
اطلاعات، دانش به دست میآید. نوناکا (1994) معتقد است : " اطلاعات
زمانی به دانش تبدیل میشود که توسط اشخاص تفسیر گردیده، با عقاید و تعهدات آنها
آمیخته شده و به آن مفهوم داده شود "
دیدگاه نهادینه شده
مفهوم دانستن شامل توانایی و شایستگیهای
دانشی بازیگران سازمانی است. افراد سازمان به عنوان افراد مطلع، انعکاسی، و به طور
مستمر مشاهدهگر جریانات و اقدامات درون سازمانی، دیده می شوند. به عنوان مثال، آنتونی
گیدنز فرض میکند که این اعمال از افراد نشان میدهد که " توانایی دانشی بسیار زیادی
در انجام زندگی روزمره نهفته است" . بر مبنای نظریه گیدنز، ساختمانی تأکید قانون اساسی متقابل
از اعمال اجتماعی و دانستن. توانایی دانشی و درسآموختههای حاصل، به طور مداوم از
طریق کار روزانه ایجاد و بازسازی شده،و چیزی غیر از اهداف و سیستم نیستند.
در مقابل دیدگاه
قبل، دیدگاه نهادینه شده نسبت به دانش، بر دانستههای سازمانی به جای دانش سازمانی
که بسیاری از گفتگوهای طبقهبندی شده را اشغال کرده است، تمرکز دارد. "دانستن"
به عنوان فعل، شامل اقداماتی مانند انجام و عمل است، در حالی که "دانش" یک
اسم بوده و متضمن اشیاء، عناصر و حقایق میباشد. دانستن از شیوههای انجام کار و در
واقع از اعضای سازمان، ایجاد میگردد.
از نقطه
نظر محققان حوزه مدیریت دانش، دیدگاه نهادینه شده به دانش، بر تعاملات اجتماعی بین
افراد و پرسنل حاکم بوده و مقولهای جداناپذیر از فرایندهای کاری است. دیدگاه های نهادینه
شده، واگرا از نظر طبقه بندی است و به جای تلاش جهت تبدیل و تدوین دانش ضمنی، سعی در
انتقال آن بین افراد و گروهها دارد. از آنجا که این شیوهها درونی و وابسته به محتوا
هستند، به طور مشابه به وسیله ساختارهای اجتماعی رسمی و غیر رسمی تأثیر میپذیرد.
نگرش و دیدگاه نهادینهشده، هر دو جنبه و نقش جوامع و شبکهها در تشویق به تسهیم
دانش و مکانیزمهای شبکه محور نظیر شیوههای گسترش مرزهای سازمانی را در نظر میگیرد.