مدل مارک و مک الروی (Mark W , McElroy)

 مارک با همکاری دیگر اعضای کنسرسیوم بین‌المللی مدیریت دانش در سال 2002 با چهارچوب فکری با نام "دوره عمر دانش" مدلی تعریف نمود که در آن، علاوه بر نظریه نوناکا و تاکوچی (1995) بر نکته دیگری نیز تأکید شده است: 

"دانش تنها پس از اینکه تولید شد، وجود دارد و بعد از آن می‌توان آن را مهار، کدگذاری یا تسهیم نمود." بر این اساس، مک الروی فرایند ایجاد دانش را به دو فرایند بزرگ یعنی: تولید دانش و پیوسته کردن دانش تقسیم می‌کند:

مک الروی همچنین به دو موضوع عرضه و تقاضا نیز توجه دارد:

سمت عرضه: فعالیت مدیریت دانشی است که در هر صورت برای افزایش عرضه دانش موجود به همکاران یک سازمان، طراحی می‌شود.

سمت تقاضا: بر روی عرضه دانش موجود به عده‌ای از نیروی کار متمرکز شده و سعی در افزایش ظرفیت آنان جهت تولید دارد.

 به این ترتیب، مأموریت مدیریت دانش، این است که ظرفیت یک سازمان را جهت تقاضا برای دانش جدید بالا ببرد.