چارچوب مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی
(َAPO KM Framework)
از آنجا که در مطالب گذشته، چندین مدل مطرح مدیریت دانش در سطح ادبیات و البته کاربردی را مورد بررسی قرار دادیم، در قسمت انتهایی از معرفی مدل های پیاده سازی مدیریت دانش سازمانی، مدل های به روزی که امروزه بسیاری از سازمان های دولتی ایران بر اساس آن اقدام به پیاده سازی این مهم نموده یا بر اساس خواست سازمان بالادست تصمیم به پیاده سازی دارند را از نظر می گذرانیم.
در قالب این مطلب و مطالب آینده، واژه چارچوب جایگزین مدل شده که خود دلیلی بر جامعیت و دیدگاهی کاملا کاربردی نسبت به مدل های مطرح شده گذشته است.
چارچوب مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی(Asian Productivity Organization) درک مشترکی از مدیریت دانش در میان کشورهای آسیایی عضوفراهم کرده و برارزشش جهت کسب موفقیتهای سازمانی تاکید مینماید. این چارچوب بر اساس تجربه عملی چندین کشور در آسیا در زمینه مدیریت دانش و بهترین تجارب کشورهای آمریکایی، استرالیایی و اروپایی طراحی شده است. چارچوب مدیریت دانش APO چارچوبی ساده و جامع است که تمامی عناصر مربوط به یک راهکار مدیریت دانش را نشان داده و به عنوان مرجعی برای تمامی سازمانها تلقی میشود. هدف این چارچوب بهبود عملکرد سازمانی با استفاده از مدیریت دانش است.
این چارچوب با شناخت ماموریت و چشمانداز سازمان که جهتگیری راهبردی سازمان را مشخص میکند، آغاز می گردد. شناخت این مهم منجر به شکل گیری بینش مشترک جهت طراحی راهبرد، فعالیت ها و نقشه راه مدیریت دانش برای سازمان می شود.
چارچوب مورد بحث از سه سطح کلان تشکیل شده:
- تسهیلگرها
- فرایندهای دانشی
- پیامد و دستاوردها
اولین و شاید مهم ترین سطح چارچوب با تسهیلگران مدیریت دانش آغاز می گردد. تسهیلگرها شامل محرکها و تقویتکنندههای مدیریت دانش هستند. رهبری از حیث حمایت های مالی و معنوی و همچنین مشارکت؛ محرکی است که راهکارهای مدیریت دانش در سازمان را به جلو سوق داده و فرایندها، پرسنل و فناوری منجر به تسهیل و تسریع پیاده سازی صحیح مدیریت دانش در سازمان شده و به نوعی ابعاد اصلی حمایت کننده این فرایند سازمانی خواهند بود.
دومین سطح متشکل از فرایندهای مدیریت دانش است. فرایندهای اصلی مدیریت دانش در این چارچوب عبارتند از: شناسایی، خلق، ذخیرهسازی، بهاشتراکگذاری و بکارگیری دانش.
سومین سطح پیامد و دستاوردهای مدیریت دانش را نشان میدهد. فرایندهای دانشی، یادگیری و نوآوری را در سازمان بالا برده و باعث شکلگیری قابلیتهای فردی، تیمی و سازمانی در راستای ارتقای ظرفیت اجتماعی میگردد. این سطح از چارچوب مستقیما به بهبود کیفیت محصولات و خدمات، بهرهوری، سودآوری و رشد، و در نتیجه به توسعه اقتصادی-اجتماعی اشاره دارد.